معرفی وبلاگ
با سلام خدمت دوستان تبلاگنویس من تصمیم گرفتم چون در اواخر سال 91 هستیم وآستانه عید نوروز سال 92:بر آن شدم تا باایجاد این تبلاگ درباره نوروز ایرانیان هم به این سنت ایرانی بپردازیم وهم ارزیابی کنیم سال تولید ملی وسالی که قرار است رهبرمان آن را نامگذاری کند :امید است که بتوانم با ایجاد این تبلاگ به شما دوستان کمک کنم سخنی از رهبر عزیزم درباره نوروز: به نظر من آن‌چه كه ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یكى از زیباترین و شایسته‌ترین كارهایى است كه مى‌شود با یك مراسم تاریخى و سنّتى انجام داد. اوّلِ سال شمسى ما ایرانی‌ها، - یعنى اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد كه سال شمسى او هم سال هجرى است؛ یعنى هم‌چنان‌كه سال قمرى ما - كه سال 1418 است - از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و على آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسى ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه‌ى ملت‌هاى مسلمان براى سال شمسى خود، از سال میلادى استفاده مى‌كنند؛ ولى ما ایرانی‌ها، هجرت نبىّ اكرم را، هم مبدأ سال قمرى قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسى. با ما همرا باشید
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 270094
تعداد نوشته ها : 182
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب
zekrollaei92:zahrazekrollaei

نوروز از نگاه شريعت ... احمد محيطى اردكانى

 

يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال‏حول حالنا الى احسن الحال.

ان شاء الله اين عيد سعيد و اين سال نو بر همه مسلمين و ملت‏شريف ايران برخواهران، برادران مبارك و مسعود باشد ...

تمام قلوب و تمام ابصار و بصيرت‏ها در دست‏خداى تبارك و تعالى و يد قدرت اوست.

اوست كه تدبير مى‏كند جهان را، ليل و نهار را، و اوست كه قلوب را متحول مى‏كند وبصيرت‏ها را روشن مى‏كند، و اوست كه حالات انسان را متحول مى‏كند و ما آن را در ملت‏عزيز خودمان در زن و مرد، در كوچك و بزرگ يافتيم. اين تقليب قلوب كه قلب‏ها رااز آمال دنيوى و از چيزهايى كه در طبيعت است‏بريده بشود و به حق تعالى پيوسته‏بشود و بصيرت‏ها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسيله بصيرت بفهمند، درملت ما بحمدالله تا حدود چشمگيرى حاصل شده است و من اميدوارم كه در اين سال‏جديد به اعلا مرتبت‏خودش برسد.»

عيدهاى اسلامى

 

در قرآن كريم مى‏خوانيم:

...اللهم ربنا انزل علينا مائده من السماء تكون لنا عيدا لاولنا و اخرنا و ايه منك‏و ارزقنا و انت‏خير الرازقين خداوندا!، مائده‏اى از آسمان بر ما نازل فرما تابراى اولين و آخرين ما عيد، و نشانه‏اى از جانب تو باشد و به ما روزى عنايت كن‏كه تو بهترين روزى‏دهنده هستى.» عيد از ماده «عود» به معنى بازگشت گرفته شده‏و به گفته راغب اصفهانى به معنى بازگشت‏به وضعيت مطلوب گذشته است. و به روزهاى‏سرور و شادى نيز گفته مى‏شود.

در اسلام روزهايى، به نام عيد اسلامى اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتنداز:

اول شوال; عيد فطر دهم ذيحجه; عيد قربان هيجدهم ذيحجه; عيد غدير جمعه; عيدمحمد(ص) چرا كه در هر يك به گونه‏اى بازگشت انسان به فطرت توحيدى‏اش مطرح است.

بنابراين: «عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است، نه شربت‏و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن، كه اين عيد شكمبارگان است، نه به سياحت و تفرج‏بى‏محتوى پرداختن، كه اين عيد ولگردان است، نه بى‏بندو بارى و هرزگى و عياشى‏كردن، كه اين عيد بوالهوسان است، نه قاه قاه خنديدين و همديگر را به مسخره‏گرفتن و به بازى روز گذراندن، كه اين عيد غافلان است، نه تاب خوردن و سبزه‏روياندن و سفره هفت‏سين چيدن و رنج پختن «سمنو» كشيدن، كه اين عيد خرافه‏پرستان‏است.

هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست، كه عيد اسلامى موفقيت درراه انجام وظيفه است. و تطهير نفس و تصفيه جان و تمرين صبر و استقامت، چون عيدفطر پس از ماه مبارك رمضان.

و عيد، گذشتن از امتيازات است. و رسيدن به هم‏آهنگى و شركت در وحدت بزرگ‏اسلامى، شكستن غرور و خودخواهى و ترك نازپروريها، سايه‏نشينى‏ها، مشتاقانه نداى حق‏را لبيك گفتن ... و سرانجام خود را بازيافتن و به خدا رسيدن. چون عيدالضحى پس‏از دوران سازنده حج.

عيد، چون قطره‏اى به درياى جمع پيوستن است. و از انزوا به در آمدن، گسسته‏ها رابهم بستن و صف صف بهم پيوستن، پيوند خود را با خدا استوار كردن و دين خود را هرهفته تحكيم بخشيدن، همچون عيد جمعه كه عيد محمد(ص) است‏».

برترين عيد، روزى است كه خداوند متعال نعمتش را بر مسلمانان تمام كرد و اركان‏دين را محكم و استوار نمود، و رسالت را به امامت پيوست، و رهبر آينده مسلمانان‏را معرفى كرد، و فرزند كعبه را بر فراز منبر امامت نشاند، چون هيجدهم ذيحجه عيدغدير خم.

آن‏گونه كه در روايات آمده است و بعضى از علماى بزرگوار فرمودند، و در گاهنامه‏تطبيقى سه هزار ساله به روشنى مشخص گرديده، آن روز، عيد غدير خم با اول فروردين‏سال دهم هجرى شمسى مطابق بوده است و عيد نوروز نيز به بركت ولايت رنگ الهى به‏خود گرفت و در بين شيعيان و ايرانيان شهرت و دوام يافت.

بهار طبيعت

 

بى‏ترديد، عيد نوروز، عيد طبيعت است، «آغاز بهار و موسم اعتدال‏طبيعت و لطافت هوا و تعديل شب و روز و رهايى از قساوت زمستان و سردى و سياهى‏شبهاى ديرپا مى‏باشد.

عيدى همراه با سرود پرندگان و تكبير جنگل و تسبيح باد و ريزش ابر و فرياد رعدو رويش صحراست.

اگر ما خرافات و نقاط منفى و تاريك را از چهره اين عيد بزداييم و بگذاريم‏همرنگ طبيعت‏با صفا، باشد و بر جهان مثبت و خداپسندانه‏اش بيفزاييم، در ديد مكتب‏نيز عيدى عزيز و ارجمند خواهد بود.»

چنانچه در حديث آمده: هر چيزى بهارى داردو بهار قرآن ماه مبارك رمضان است. از اين‏رو اميرالمؤمنين(ع) مى‏فرمايد: «قرآن‏را بياموزيد كه بهار دلهاست.» يعنى جان و روان انسان با تعاليم عالى الهى،شكوفا مى‏شود.

آرى عيد واقعى انسان كه برترين مخلوق الهى، و گل سرسبد عالم خلقت است، بازگشت‏به خويشتن خويش و توجه به مبدا هستى، و تعليم كتاب سعادتش و در نهايت‏خود رابازيافتن و به خدا رسيدن است.

و اين عيد اختيارى است، و انسان مى‏تواند از هر روز براى خودش عيدى بسازد.

اميرالمؤمنين على(ع) مى‏فرمايد:

«كل يوم لا يعصى الله فهو يوم عيد» (هر روزى كه خداوند نافرمانى نشود آن‏روز، عيد است). البته آنگونه كه قرآن مى‏فرمايد: از بهار طبيعت و حيات دوباره‏يافتن گل‏ها و گياهان، سبزه‏ها و درختان، به جنب و جوش آمدن پرندگان و حيوانات‏طراوت يافتن باغ‏ها و چمن‏زارها، بايد درس رستاخيز و بازگشت‏به سوى خدا را آموخت:

خداوند متعال مى‏فرمايد: «زمين را جامد و افسرده و بى‏روح و بى‏جنبش مى‏بينى،اما همين كه آب باران بر آن نازل كنيم، به جنبش و حركت درمى‏آيد و فزونى مى‏گيرد،و انواع گياههاى سرورافزا مى‏روياند، اين از آن جهت است كه خدا حق مطلق است ونظام زنده كردن مرده‏ها در قبضه قدرت اوست. و اوست كه بر هر چيزى تواناست.»

نوروز در گذر تاريخ

 

نخستين روز از نخستين ماه سال شمسى را نوروز مى‏گويند وايرانيان در اين روز بزرگترين جشن ملى خود را برگزار مى‏كنند. آرياييان در اعصارباستانى دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر يك از اين دو فصل جشنى برپا مى‏داشتندكه هر دو آغاز سال نو به شمار مى‏رفت; اولى را نوروز و دومى را مهرگان مى‏ناميدند.

هر چند در دربار نخستين خلفاى اسلامى به نوروز اعتنايى نمى‏شد، ولى خلفاى بعدى‏اموى دوباره نوروز را گرامى داشتند و براى افزودن درآمد خود، هداياى نوروز راباب كردند. و با ظهور «ابومسلم خراسانى‏» و روى كار آمدن خلافت عباسى و نفوذبرمكيان و ديگر وزراى ايرانى و تشكيل سلسله‏هاى طاهريان و صفاريان، جشن‏هاى ايران‏بار ديگر رونق يافت.

با آنكه بسيارى از سنت‏هاى ايرانيان بعد از ظهور اسلام در ايران از بين رفت وسنت‏هاى اسلامى جاى آنها را گرفت، اما عيد نوروز كم و بيش در ميان آنها باقى ماند.

شايد مصادف شدن روز غدير خم در سال دهم هجرى با عيد نوروز در آن بى‏تاثيرنباشد.

على كاظمى در مقدمه ترجمه كتاب سيد عبدالرضا حسينى شهرستانى به نام «نوروزدر اسلام‏» نگاشته است: «با توجه به رواياتى كه در باره نوروز رسيده است، معلوم‏مى‏شود، نوروز پيش از اسلام روزى مورد توجه پيامبران و رهبران الهى بوده است و ازابتدا شادى و سرورى كه در اين روز مى‏شده است‏به خاطر امور معنوى و حوادث مذهبى‏كه در اين روز اتفاق افتاده بوده است، ... ولى همان‏گونه كه در اثر مرور زمان‏بسيارى از واقعيت‏ها وارونه شده و بسيارى از حقايق تحريف گرديده، نوروز هم به‏صورت يك روز ملى و باستانى درآمده، شادى و سرور آن نيز به حساب امور مادى‏گذاشته شده است .. .» نوروز از جمله دستاويزهايى بوده است كه سلاطين از آن‏بهره‏بردارى كرده‏اند.

جمشيد پادشاه بزرگ ايران باستان به همين منظور و به خاطر استفاده از همين‏فرصت، تاجگذارى خود را در روز نوروز انجام مى‏دهد، و حتما تبليغاتى هم به راه‏مى‏انداختند كه امروز، روز پيمان خلافت الهى است و مردم را دعوت مى‏كردند كه‏بيايند و با آوردن هداياى نوروزى با نماينده خدا بيعت كنند و تاجگذارى او راتبريك بگويند. با اين مقدمه، پاسخ اين سؤال; كه چرا اعراب نوروز را ضايع ساختند؟

نيز روشن مى‏شود:

در روايت معلى بن‏حنيس از حضرت امام صادق(ع) اشاره به همين حقيقت است. «...

اين روز از روزهاى ماست و از روزهاى شيعيان ما به شمار مى‏رود، كه ايرانيان آن‏را حفظ كرده، و شما عرب‏ها آن را ضايع ساخته‏ايد.

اعراب به پيروى از دستگاه خلافت‏بنى‏اميه و بنى‏عباس چون نوروز را روز ولايت وخلافت الهى مى‏شناختند، سخت كوشيدند كه اين روز را مخفى كرده، ضايع سازند. و لذابراى لكه‏دار كردن نوروز، اين روز را از بازمانده‏هاى مجوس معرفى كرده‏اند. تاجايى كه مى‏بينيم حضرت امام موسى بن‏جعفر(ع) نيز در مقام تقيه به منصور دوانقى‏مى‏فرمايد: «از رسم‏هاى فرس است و اسلام آن را از بين برده است ...» بعضى افراداين روايت را دليل بر عدم مشروعيت نوروز گرفته‏اند; اما با توجه به روايات‏معارض، حمل بر تقيه شده است، و بهترين دليل بر عظمت نوروز ميباشد.


دسته ها : نوروز باستان
چهارشنبه نهم 12 1391 6:55

X