سيـــــــزده بدر
سيـــــــزده بدر
چرا سال 12 ماه دارد و چرا جشن نوروز 12 روز است؟ چرا روز سيزدهم مردم به كوه و در و دشت پناه مي برند و آن همه شادماني مي كنند؟
انسان باستاني گمان مي برد كه عمر جهان 12 هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، عمر جهان به پايان خواهد آمد و جهان هستي نابود خواهد شد.
بهرام فره وشي استاد فقيد دانشگاه تهران كه در باره ايران باستان مطالعات ارزشمندي دارد، نوشته است كه در اساطير ايراني عمر جهان 12 هزار سال است و عدد دوازده از بروج دوازده گانه گرفته شده است و پس از اين دوازده هزار سال دوره جهان بسته مي شود و انسان هايي كه در جهان هستي، وظيفه آنها جنگ در برابر اهريمن است، پس از اين دوازده هزار سال، بر اهريمن پيروزي نهايي مي يابند و با ظهور سوشيانت ( سوشيانت نقش امام زمان را در دين زرتشتي دارد ) آخرين نيروي اهريمن از ميان مي رود و جنگ اورمزد بر ضد اهريمن با پيروزي پايان مي يابد
مهرداد بهار، متخصص فقيد اساطير و آئين هاي ايران باستان نيز ضمن نقل افسانه اي به همين مضمون يادآور مي شود كه توجيه اساطيري سال دوازده ماهه بر اساس عمر دوازده هزارساله هستي، بهترين توجيهي به نظر مي رسيد كه در چارچوب اعتقادات كهن مي گنجيد .به نوشته او جشن هاي دوازده روزه آغاز سال نيز با اين سال دوازده ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش مي آمد، سرنوشت سال خود مي انگاشت. از پيش از نوروز انواع دانه ها را مي كاشتند و هردانه اي كه در طي اين دوازده روز بهتر رشد مي كرد، آن دانه را براي كاشت آن سال به كار مي بردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد، همه سال به اندوه خواهد گذشت
به اين ترتيب همانگونه كه پس از دوازده هزار سال، جهان به پايان مي آمد و آشفتگي نخستين باز مي گشت، دوازده روز جشن نوروز نيز، يك روز آشفتگي در پي داشت و آن روز، روز سيزده نوروز بود
بهار مي گويد، نحسي سيزدهم عيد نشان فروريختن واپسين جهان و نظام آن بود
اما بسياري از محققان اساسا به نحسي سيزده عقيده ندارند و مي گويند كه چنين چيزي در ايران باستان وجود نداشته و عدد 13 مانند همه روزهاي ديگر ميمون و مبارك بوده و نام روز سيزدهم هر ماه « تير » نام داشته و در 13 تير ماه كه نام ماه و روز برابر مي شده، جشن « تيرگان » برپا مي شده است كه جشني بزرگ مانند مهرگان بوده است
دنباله اين جشن هنوز در پاره اي مناطق ايران از جمله مازندران وجود دارد و به « تير ماه سيزده شو » ( شب سيزدهم تيرماه ) شهرت دارد.
سيزدهم فروردين كه بر اساس نام گذاري روزها در ايران قديم به روز « تير » موسوم بود، به ايزد باران تعلق داشت. در آئين مزد يسنا و در باور مردم پيش از زرتشت، اين ايزد همواره با ديو خشكسالي در مبارزه است. اگر پيروز شود باران مي بارد و چشمه ها مي جوشد و رود ها جاري مي شود، وگرنه، خشكسالي حاكم خواهد شد
بنا به نوشته كورش نيكنام در « آئين ها و مراسم سنتي زرتشتيان »، در ايران باستان پس از برگزاري مراسم نوروزي و هنگامي كه سبزه از زمين مي روييد و گندم و حبوبات سبز مي شد، در روز سيزدهم كه به ايزد باران تعلق داشت، مردم به دشت و صحرا و كنار جويبار ها مي رفتند و به شادي و پايكوبي مي پرداختند و آرزوي بارش باران مي كردند
بعضي از محققان از جمله دكتر روح الاميني شباهتي بين سيزده به در و عيد پاك مي بينند و علاوه بر همزماني، مانندگي دو مراسم را دليل هم ريشه بودن اين دو آئين مي دانند
هرآينه روز سيزدهم نوروز، چه نماد پايان عمر 12 هزار ساله جهان باشد و چه نباشد، امروزه بيشتر نشان پايان جشن هاي 12 روزه نوروزي است تا كار و زندگي به روال معمول از سر گرفته شود و يك سال ديگر در تلاش معاش و بهبود زندگي بگذرد و اين دوره همچنان با چرخ روزگار تكرار گردد. تكراري كه مانند همه تكرار هاي طبيعي و كيهاني چون طلوع و غروب خورشيد با شكوه و نامكرر جلوه مي كند
بنيانگذاران نوروز در اولين روز بهار، ايرانيان هستند و تنها ملتي كه فصل شكفته شدن گياه و نبات و آغاز شكوفايي هستي و نظام را عيد بزرگ ملي خويش شمرده اند، ايرانيان اند.
با روي كار آمدن دولت صفوي و برگزيدن تشيع به عنوان مذهب رسمي، اين جشن، رونق و تازگي و درخششي ديگر يافت.
در اين عصر ، علماي شيعه به گردآوري احاديث پيامبر (ص) و امامان (ع) در مورد نوروز، اقدام كردند كه از همه مهمتر، كتاب 'السماء والعالم' تاليف علامه مجلسي است كه جلد چهاردهم 'بحار الانوار' را تشكيل مي دهد و مشتمل بر روايات و اعمال مستحبي و اذكار و فضايل نوروز است...........
همچنين از امام صادق(ع) روايت شده كه: 'هرگاه نوروز شد، غسل كن و پاكيزه ترين لباس هاي خود را بپوش و با بهترين عطرهايت خود را خوشبو نما .'
نوروز، آن روزي است كه خداوند به دعاي يكي از پيامبرانش بر مردم، باران رحمتش را فرو فرستاد و چون آب به عنوان مظهر صفا و پاكي شمرده مي شده است، از زمان قديم، مرسوم بوده كه در نوروز به يكديگر آب مي پاشيدند(جشن آبريزان) و اين رسم، همچنان در برخي نواحي ايران، معمول و متداول است.