معرفی وبلاگ
با سلام خدمت دوستان تبلاگنویس من تصمیم گرفتم چون در اواخر سال 91 هستیم وآستانه عید نوروز سال 92:بر آن شدم تا باایجاد این تبلاگ درباره نوروز ایرانیان هم به این سنت ایرانی بپردازیم وهم ارزیابی کنیم سال تولید ملی وسالی که قرار است رهبرمان آن را نامگذاری کند :امید است که بتوانم با ایجاد این تبلاگ به شما دوستان کمک کنم سخنی از رهبر عزیزم درباره نوروز: به نظر من آن‌چه كه ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یكى از زیباترین و شایسته‌ترین كارهایى است كه مى‌شود با یك مراسم تاریخى و سنّتى انجام داد. اوّلِ سال شمسى ما ایرانی‌ها، - یعنى اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد كه سال شمسى او هم سال هجرى است؛ یعنى هم‌چنان‌كه سال قمرى ما - كه سال 1418 است - از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و على آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسى ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه‌ى ملت‌هاى مسلمان براى سال شمسى خود، از سال میلادى استفاده مى‌كنند؛ ولى ما ایرانی‌ها، هجرت نبىّ اكرم را، هم مبدأ سال قمرى قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسى. با ما همرا باشید
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 269946
تعداد نوشته ها : 182
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب
zekrollaei92:zahrazekrollaei
اساس اشتقاق نوروز يا « نو » و « روز »


عبدالرحيم بهروزيان
آنگاه كه در پگاه نخستين بامداد از نخستين روز سال نو نقاب شب از پرده آسمان فرو مي افتد و خورشيد درخشان رخساره دلرباي خود را برگيتي و باشندگان آن مي نماياند و آنگاه كه نخستين نسيم بامداد بهاري با بوي خوش نو گلان نو شكفته آذين بخش گستره سبز چمنزارها و مرغزارهاست و غنچه هاي به ناز آرميده در پرنيان سبز نو برگ ها به بانگ و ترانه مرغان به بزم رفته در اوج آبي آسمان نرم نرمك ديده مي گشايند، نوروز، روز نو، روز تازگي و طراوت، روز تولد دوباره گيتي اغاز مي شود، روزي كه تعلق خاطر طبيعت با رنگ سبز است و هستي مفهومي از ميلاد
آيين و جشن ديرپاي نوروز به عنوان بزرگترين جشن ملي ايرانيان در اصل يكي از دو جشن بزرگ آرياييان باستان – در كنار جشن مهرگان است. پيرامون اين آيين كهن و ديرينه تا كنون بسيار گفته و نوشته شده و از ديدگاههاي گوناگون به ماهيت، اصل و اساس و منشا آن پرداخته شده و در حوزه هاي گوناگوني از قبيل داستان هاي ملي و مردمي،ديني اسطوره شناختي ( و تاريخي ) ، فرهنگ عامه و ... توصيف و تفسير گرديده است. در واقع نوروز فراتر از هر گونه وابستگي ديني و اعتقادي، طبقاتي و فردي و .. متعلق به هر فرد دست كم ايراني در هر لباس و مقامي است و بي ترديد راز پايداري آن هم در همين است.
در اين مقاله قصد بر آن است تا از نگاه زبانشناسي- يا بهتر است گفته شود واژه شناسي تطبيقي دو واژه « نو » و « روز » كه ساختار « نوروز » است در زبان ها و گويش هاي مختلف بيان و بررسي شود. باتوجه به اينكه فارسي شاخه اي از زبان هاي ايراني و ان هم شعبه اي از ايراني كهن و خود شاخه اي از هند و آريائي و اين هم به نوبه خود از شعبه هاي مهم هند و اروپايي مادر است، در ذكر وبيان شواهد، اين سلسله و ترتيب رعايت مي شود.

1- نو :

پهلوي زردشتي ( CPD.61) nog« نو تازه جديد »، nog-roz« نوروز »، (ag) nog=zad« نوزاد»، فارسي ميانه مانوي (WMP.63) nwg« نو» ، nwg-mh« ماه نو » پارتي ميانه مانوي (ib.63) nwg« نو» سغدي مانوي( قريب 6188) nwyyبودايي ( 6115)nwyمانوي، مسيحي ( 6018) ( h) nwy« نو» مسيحي (6125) nwc( 6172) nwy  « نو ، نوين » ( 6187) ( nwy(t)« نو مذهبان، غسل تعميدشدگان، نوشدگان، مانوي( 6130) nwgrwc« نوروز»( 5825) nwsrdyc« ماه اول سال ( بيروني: نوسرد)، ( 6183) nwym( 5828) my nwy( 5830) nwyswncmy« ماه نو » ختني س( DKS.176) – navaka« نو آموز، نوچه »، ( 189) nuvaraنو ( 193)nauha« نو » nauha-salye« سالنو » سغدي مانوي ( 7788) ptnwk(w)ptnwy(y)« دوباره از نو » مسيحي ( 6108) nwqrqy« نوآوري، تجديد نظر » اوستايي ( AIW.1044) nava« نو ، تازه ، جديد » nava.mahya-(1046)« ماه نو ، پشتو nawai« نو » شغني naw,nuيزغلاميnugسريكلي nujارموري nyow,nuwپراچي no« نو» يدغه اي nowoyoسنگيچي nuwok« نو» nauroz(a)« نوروز» آسي ديگوري، ايروني nog,nuog,nauag« نو » ارمني عاريتي nauasard« نخستين ماه » سرياني عاريتي nausard-a« انگور زودرس» nausarder« نخستين يكشنبه سال نو »، آرامي عاريتي nwsrdy« سال نو » ايغوري عاريتي nwsroyc« ماه اول سال ».
هند و آريايي nava- ( Turner,6983) }« نو، جوان برنا» navaka« نو » پالي navanavaka-« نو » اشوكن nava« نو » پراكريت na(v)a« نو » دماكي nama« نو » اشكون nunaويگالي nugeدمكي nu(w)aپشه ، دره اي « نو » نو لورواني ( پشه اي ) nungaو گلي noga  « نو » آرتي ( پشه اي ) nago  و تپوري nunga« نو » خوري Noy« نو نخستين روز هر ماه قمري »، گلشه اي رمبوري nhok« نو» بشكريم nim , nam  ( مونث ) توروالي ( دردي ) nam« نو » nem( مونث ) « ماه نو »فلوره اي( دردي ) nawnو nao« نو » شينايي( دردي) گلگتيnaii,nauwo,navu( مونث) « نو» كوهستاني ، گوريسي na« نو » كشميري novسندي nao( مذكر ) نخستين خورش غلبه جديد ( اولين برداشت فصل) لهندايي nava« نو» آوانكاري ( لهندايي) navva « نو » lava« جوان » پنجابي nava « نو» بهاري غربي جونساريno« نو » بنگالي na« جوان » nal« گوساله ماده » آريايي lua,nua« نو، جوان» اودهي nava« نو » لخيمپوري nai« نو» هندي nai, nawa( مونث) مارواني navo  « نو» گجراتي navuمراتي navaكنكني nave« نو» سنهالي navaنو جوان
هند و اروپايي مادر ( pok.ii.324) neuios,neuos« نو ، تازه جديد» سنسكريت nava  « نو» ( = اوستايي – nava) نو يوناني neos، لاتين novusنو ليتواني كهن navasپروسي كهن يوناني nelosگالي ( اسپانياني كهن ) novio,dunum, nevio  شهر نو شهر جديد ، ( معادل: فارسي: نوشهر ، انگليسي، new- cityآلماني ، neuen-burg) ايرلندي كهن ، كيمري newyddگتيniujis  « نو» ايسلندي كهن nyrژرمني علياي كهن، سكسوني كهن niuwiانگلوسكسوني nlweو novare« نو» ليتواني naujasنو ، يوناني nearosارمني norنو يوناني neaoلاتين novare« نو،نوار كردن ، تازه كردن » آلماني erneuenدر فارسي نوار ( navar) در تركيب: نو نوار ) ، يوناني neoter= لاتين novitas« تازگي، طراوت، جواني، » سنسمريت – navina« نو» يوناني ، لاتين novicius« نو،نو آموز، » روسي novikz« نو آموز».
در برخي زبان هاي زنده: انگليسي new( انگوسكسوني neowe) فرانسه nouveau، neuf« نو» آلماني neu« نو» انگليسي neoفرانسه neoآلماني neo« نو ( در تركيب )»، انگليسي neonآلماني neuenانگليسي neotericو misoneismانگليسي aneroid« بي آب، خشك» بنابر اين neronآب فرانسه aneroideانگليسي novaفرانسه nouveauانگليسي novelفرانسه nouveleآلماني novelleانگليسي novellynoviceفرانسه noviceانگليسي novercal, renovate, innovate« نامادري» ( لاتين noverca« زن پدر، نا مادري»، در اصل به معني « زن نو، مادر نو » ).
درفارسي « نو» با تركيب هاي گوناگون آن و ريشه neuios, neuesدر هند و اروپايي مادر) با واژه « نون» و جزء دوم واژه « اكنون» و نيز جزء دوم در واژه « هنوز » ( ha-nu-zپهلوي زردشتي ahanuzهنوز ) و در هند و اروپايي ريشه با يكديگر خويشاوند و از يك خانواده اند از نظر « معني شناختي) نيز « نو نو صفت ذاتي زمان حال است  به عبارتي هر زمان حال و كنوني ويژگي « نوين بودن » رادرون خود دارد. به ديگر سخن ماهيت نو بودن تنها رد چار چوب زمان حال است كه مفهوم پيدا مي كند و بنابر اين نو و زمان حال دو تعبير از يك كالبد و پيكر است براي درك اين موضوع به نقل تفضيلي چند واژه پرداخته مي شود فارسي : نون ( nunاكنون حالا، الان ) اكنون ( جزء دوم) هنوز ( جزء دوم ) و پهلوي زردشتي ( Mpii143CPD61) اكنون ، نوين، CPD6ahanuzهنوز ( Npii10) ahanun-icاكنون هنوز فارسي ميانه مانوي ( WMP63) اكنون hnwn0cهنوز hnwnاكنون يهوديي فارسيnwnسغدي بودايي مانوي ( قريب 6135) مسيحي ( 6136) nwqrبوداييnwrcyq(6143)  اكنون اوستايي nu( Aiw.1088Sq) بودايي پارسي باستان nuran( kent194) اكنون خورزمي nwrاكنون يغنابي nur، اشكون napocere« پسين پريروز، چهار روز پيش هندو واروپايي مادر ( pokii340) اكنون سنسكريت nu,nu « اكنون» ( = اوستايي nuيوناني nu) nutana« كنوني، حال نو، نوجوان، برنا »، nunamآكنون از حالا، از اين به بعد » ، ليتواني nunai« اكنون » اسلاوي كهن nyneژرمني كهن neujaانگلوسكسوني nuانگليسي nowالمانيnun« اكنون».

2. روز


پهلوي زردشتي ( CPD.72) roz« روز » مشتقات rozag« روزه » rozgar« زمانه، روزگار». « روزي roz-saban« روز و شب شبانه روي » ، rozwarag« روزانه » فارسي و پارتي ميانه مانوي روز فارسي ميانه مانوي rwzروز rwcyst, rwcدرخشيدن ، rwcgدرخشان، rwcgروزه پارتي ميانه مانوي، « درخشيدن، روشن شدن، از ديگر مشتقات اين ريشه ، واژه « روشن » با مشتقات و تركيبات آن در فارسي است:
پهلوي زردشتي ( CPD.72) « روشن : روشني ، مشتقات ديگر rosn,rosnagآشكار rosngar« روشنگر» پازند « روشن » پارتي كتيبه اي (GIPP.63) Rwsn« اسم خاص» فارسي و پارتي ميانه مانوي ( WMp.79) « روشن درخشان» rwsn« نور» پارتي ميانه مانوي rwsngr« روشنگر» rwsnxw« جهان روشني» « روشني ، روشنايي» ، فارسي ميانه مانوي ( rwsnygr(80)) rwsnyh« روشني» فارسي و پارتي ميانه مانوي rwsnshr« ايزد روشن هر سومين فرستاده ، سغدي بودايي ( قريب، rwysn(8571)rywsn-( 8598)بودايي « روشني ، درخشش، مانويrwxsnyromn(8605)بودايي    rywsny( 8484  « روشنگر» -  ( = ژرمني عليا كهن lougانگوسكسوني lieg، ايسلندي كهن leygrاسلاوي loka,lucz« جا، مكان» ( = لاتين lucusليتواني laukas« ميدان ، حوزه، »ژرمني علياي كهن loh« حوزه،ميدان» rocaدرخشان ( يوناني leukos) ليتواني laukas) ruca« روشن » ( = يوناني amfi-luke, luko- fosكيمري am- lwgايسلندي كهن « شعله » « نور » روشني، درخشش ( = پروسي كهن luckis) افروختن روشن كردن » كيمري llug« درخشش، درخشندگي» ايرلندي كهن luchair« در خشش ، برق »، luaichtide« درخشان»، locharn, luacharn« چراغ، فانوس،»، كيمري ايرلندي كهن locheكرنوالي lugarn« برق درخشش » گالي loucetius ,leucetius« لقب مارس » ايرلندي كهن loche« آذرخش» كيمري lluched ، كرنوالي golowنور » كميري lleuad« ماه» گالي luguدر lugoues- lugudunumگتي ، liuhap« نور ، ژدمني علياي كهن ، سكسوني كهن، liohtآلماني نو lichtروشن روشني ، انگوسكسوني leoht « نور، روشني »، گتي lauhatjanآلماني نو « درخشيدن» ژرمني علياي كهن lohazzen lougazzen« شعله ور شدن » انگلوسكسونيliegetu« برق آذرخش» ژرمني علياي كهن loug,laucانگلوسكسوني liegايسلندي كهن leygr« شعله آتش » logiفريسي كهنloga« شعله » ايسلندي كهن loki«خداي آتش» ، ژرمني علياي ميانه hohe« شعله » ايسلندي كهن ljomi، سكسوني كهن liomoانگلوسكسوني leoma« درخشش»، گتيlauhmuni« شعله آذرخش » انگليسي نو Levin« آذرخش» ، ايسلندي كهن logn« سكوت»، ljori« نور، لوله دودكش پشت بام، » نروژي ljor« شكاف ابر» ، ljora« صاف شدن» ايسلندي كهن ljos« نور» lysa« درخشيدن، روشن شدن» انگلوسكسوني lioxan,lixan« درخشيدن» ليتواني laukas,luckis« فضاي باز»، اسلووني luc«نور» روسي lucz« شعاع، پرتوه، luca« تراشه چوب كاج »، چچني louc« درخت كاج» اسلاوي luna«ماه»، ايرلندي ميانه loch« سياه » كيمري llwg« زرد تيره»، llug« سياه » ( بي درخشش، بي نور ) ، ايرلندي كهن lon« طرقه، چكاوك»، ژرمني علياي كهن listera« چكاوك، طرقه» تخاري(ب) «نگريستن، ديدن»، يوناني leussoديدن» كيمري go-lwgديدن» ليتواني laukti, laukia« زير نظر داشتن، مواظب كسي بودن»، lukestis« انتظار داشتن»، لتوني lukut« تماشا كردن»، پروسي كهن laukit« كاويدن، جستجوكردن»، اسلووني lukati« جاسوسي كردم»، سنسكريت rusant« روشن، سفيد»، روسي lysyj« گل كچل » انگليسي كهن liht,leoht«روشنايي، نور»، انگليسي light: لاتين lux  « روشني»، انگليسي lux,lucy,lucina,Luciferفرانسهlucie,Luciferلاتين lumen« روشنايي، نور»، انگليسي luminos, lumen,limnفرانسه، luminaire,lumiereلاتينlustrum«غسل،تطهير»، انگليسي lustrum,lusterلاتين lucubrare« زير نور چراغ كار كردن»، انگليسي lucubrateلاتين luna  « ماه»، انگليسي lune,lunar,luna,lunaفرانسه lunaireيوناني lussa« ديوانگي، هاري»، (ماخوذ از روشني، سرخي و گشادي چشمها در اين حالت)، انگليسي lytta,alyssumيوناني lukhnos« چراغ، فانوس»، انگليسيlinkو lychnis: ژرمني lugonدر نروژي كهن logi« شعله ، آتش»، انگليسي lokiلاتين lucernaچراغ ، انگليسي Lucerneفرانسه luzerneهندوآريايي ( Turner,10755) « روشن» محبوب، rukti(10756)« روشني» ruc  درخشيدن»، ruci-(10762)« روشني » زيبايي، حسن»، پالي ruci« روشني» پراكريت ruiزيبايي (10763)rucita« روشني » خوري rost« نور ، درخشش» rosti« روشني روز، روز روشن » توروالي ( دردي) zut« صبح» بشكريت ret,red« فردا»، roca-(10831)« درخشش»، rocate(10832)«درخشيدن»، پالي rocati« درخشيدنrocls-(10833)«نور، درخشش»، rocasپراكريت roi  « نور» گوربتي ruc  « صبح» ، پشه اي zoi-zalدرخت كاج، rocya-(10835)« درخشان» گوربتي rucو roc« پگاه».

 

دسته ها : نوروز باستان
يکشنبه بیستم 12 1391 20:4

سلام دوستان

تاحالا از خودمون پرسيديم كه چرا هرسال در چهارشنبه آخر سال اين همه تلفات داريم درحالي كه فقط ممكنه چند روز تا سال تحويل داشته باشيم:آيا پرسيديم :بله :شايد از خودمون پرسيده باشيم :چون اين مراسم را درست جشن نمي گيريم ودوست داريم باهركاري بچه بازي در بياوريم :من به پسر خودم هم گفتم :استفاده از هرگونه مواد محترقه ممنوع وبهش گفتم :اصلا آتشي در حيات درست كن تا با برادرانت وپدر همه دور اين آتش باشيم :دوستان امروز يكشنبه وسه روز ديگر تا چهارشنبه آخر سال :خيلي از دوستان دارند الان وسايل محترقه مي خرند كه توصيه مي كنم :اين كاررا نكيد :خواهش مي كنم :من يه مادرم :كاري نكنيد كه اين آخرسالي را به كام خانواده مان تلخ كنيم.

ان شالله....

دلنوشته تخصصي من

زهرا ذكر اللهي

يکشنبه بیستم 12 1391 10:42

سلام

امروز 20اسفند يعني فقط 10روز ديگر تا پايان سال 1391وشروع سال1392:دوستان :از امروز كه 20اسفند هست :شماره معكوس پايان سال شروع مي شود :بياييد :در اين شماره معكوس پايان سال:بيايم :الان رختمون را نو كرديم :ديواره هاي منزل را پاك كرديم :فرش هامون را شستيم :وسايلمون را نو كرديم ولي آيا دلهايمان را باخدا نيز نو كرده ايم :بياييد در اين 10روز دلمون را هم با خدا نو كنيم :دلمون را رنگ خدايي بديم :اگر كدورتي هست كنار بگذاريم.

اميدوارم همينطور باشد

نوشته تخصصي من :زهرا ذكراللهي

يکشنبه بیستم 12 1391 10:38

سوختن غصه هات تو آتيش آرزومه !

۴شنبه سوري بر تو  آتيش پاره مبارك !

.

.

.

دستانت را به من بده ، تا با هم از رو آتش بپريمم!

آنان كه سوختنـد ، همه تنها بودند !

۴شنبـه سوري مبارك !

.

.

.

آتيشي كه تو قلبم روشن كردي هيچ آتش نشاني نمي تونه خاموش كنه !

” چهارشنبه سوري مبارك”

.

.

.

واست آتيش روشن كردم كه اخر زمستونه

چهار شنبه ي اخر سال قلب من آتيش بارونه

غمهاتو آتيش ميزنم سرخي آتيش مال تو

چشم حسودا كور شه از عشق ميون من و تو

.

.

.

انگاري غلغله ي محشره چارشنبه سوري

گوشم از بمب و ترقّه كره چارشنبه سوري

رسم خيلي خوبيه اگه خرابش نكنيم

واسه من فشفشه يادت نره چارشنبه سوري

.

.

.

بيا در غروب آخرين سه شنبه سال براي گردگيري

افكارمان آتشي بيافروزيم كينه ها را بسوزانيم

زردي خاطرات بد را به آتشو سرخي عشق را از

آتش بگيريم آتش نفرت را در وجودمان خاموش كنيم

.

.

.

بيا در غروب آخرين سه شنبه سال براي گردگيري افكارمان

آتشي بيافروزيم كينه ها را بسوزانيم زردي خاطرات بد را به آتش

و سرخي عشق را از آتش بگيريم آتش نفرت را در وجودمان خاموش كنيم

.

.

.

بهار را با چهار شنبه سوري

تابستان را با آفتاب سوزانش

پاييز را با رنگهاي آتشينش

و زمستان را

با گرما ي دلنشين اجاق ها

ميشناسم

هزار سال است مسلمان شده ام

اما هنوز شعله هاي زرتشت

در جانم زبانه ميزند

.

.

.

بشد «چارشنبه» هم از بامداد / بدان  باغ  كه  امروز  باشيم  شاد

چهارشنبه سوري گرامي باد

.

.

.

چهار شنبه سوري روز ملي مبارزه با آرامش

اعصاب بر شما ترقه بازان گرامي مبارك باد !

ستاد رواني شدگان چهار شنبه آخر سال !

.

.

.

چهارشنبه سوري نزديكه ، يه وقت نري از رو آتيش بپري

آخه تجربه ثابت كرده اگه بره رو آتيش كباب ميشه !

.

.

.

سلام چهارشنبه سوري جايي قرار نذاري كار واجب باهات دارم

آحه آتيش كم داريم آتيش پاره !

.

.

.

مواظب باش چهار شنبه سوري برق چشمات رو با آتيش اشتباه نگيرن . . .

يکشنبه بیستم 12 1391 10:37

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال 1387

بسم ‏اللَّه ‏الرّحمن‏ الرّحيم‏

يا مقلّب القلوب و الأبصار، يا مدبّر الليل و النّهار، يا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الى احسن الحال.

 

اللّهم صلّ على على‏بن‏موسى‏الرّضا المرتضى الامام التّقى النّقى.

 

عيد نوروز و فرا رسيدن سال نوِ شمسى را به همه‏ى هم‏ميهنان عزيزمان تبريك عرض مى‏كنم؛ همچنين به همه‏ى ايرانيان در سراسر عالم و در هر جاى دنيا كه زندگى مى‏كنند؛ و نيز به همه‏ى ملتهايى كه نوروز را گرامى مى‏دارند. به طور خاص تبريك عرض مى‏كنم به خانواده‏هاى معظم شهيدان عزيزمان و به جانبازان و خانواده‏هاشان و به همه‏ى ايثارگران و فعالان عرصه‏ى حيات ملت ايران.

 

عيد نوروز، سرآغاز طراوت طبيعت و جوان شدن جهان و تازه شدن فضاى زندگى طبيعى انسان است. و چه نيكوست كه همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم طراوت پيدا كند؛ طراوت جان و دل با ذكر خدا، با درخواست كمك از پروردگار، با روياندن نهال خيرخواهى و نيك‏خواهى براى همه‏ى برادران و خواهران و براى همه‏ى بشريت.

 

رسم نوروز در درون خود زيبايى‏هاى زيادى را دارد؛ علاوه بر اينكه در هر نقطه، ايرانيان اين لحظه‏ى تحويل را با نام خدا و با درخواست تحول اساسى در زندگى‏شان آغاز مى‏كنند. يكى از زيباترين رسمهاى موجود در عيد نوروز، رسم ديد و بازديد و صله‏ى ارحام و مستحكم كردن روابط و پيوندهاى عاطفى ميان افراد جامعه است. اين را اگر با بعضى از جشنهاى ملىِ ملتهاى ديگر - كه همراه با كارهاى غير اخلاقى و به دور از اين ارتباطات عاطفى است - مقايسه كنيم، آن وقت درمى‏يابيم كه جشن ملى و آغاز سال نوِ ما ايرانيان علاوه بر تقارن با بهار طبيعت كه يك امتيازى است، چه خصوصيات نجيبانه و مهربانانه‏اى در خود دارد. شادى دلها، لبخند و تبريك و خوش‏آمدگويى به يكديگر و پى گرفتن روابط انسانى و نو كردن محيط زندگى از رسوم بسيار خوب و مطلوبى است كه ايرانيان از گذشته تا امروز به آن پايبند بوده‏اند و اينها همه مورد تأييد آئين مقدس اسلام و شرع اسلامى است.

 

نگاهى به سال 85 داريم كه منقضى مى‏شود و نگاهى به سال 86، كه از اين لحظات آغاز مى‏شود: سال 85 متبرك بود به نام مبارك پيامبر اعظم (صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم) و از آغاز تا انجام آن، مشحون از ذكر آن بزرگوار و تلاش براى معرفت بيشتر نسبت به پيامبر گرامى و خصوصيات زندگى آن بزرگوار و حالات و درسها و آموزه‏هاى آن پيامبر عظيم‏الشأن بود. البته جا براى معرفت پيامبر باز هم بسيار گسترده است و همه‏ى سالهاى ما در واقع سال پيامبر اعظم است. سال 85 مثل همه‏ى سالهاى ديگر و مثل همه‏ى زندگى انسان از حوادث گوناگون، از تلخى‏ها و شيرينى‏ها، از شادى‏ها و غم‏ها آكنده بود. همه‏ى زندگى همين‏جور است. اما در يك نگاه جمع‏بندى شده، من مى‏توانم با اطمينان اين را به ملت عزيزمان عرض كنم كه در سال 85، موفقيتهاى ملت ايران بيش از تلخى‏ها و ناكامى‏ها بود؛ پيشرفتهاى ما بيش از توقفها و سكونهاى ما بود؛ شادى‏هاى حوادث بيش از تلخى‏ها بود. در عرصه‏ى داخلى تلاشهاى متراكم براى پيشرفت كشور، در همه جا ديده شد؛ تصميم‏هاى بجا و خوب از سوى مسئولان و تحرك عمومى در اين زمينه‏ها تحرك مطلوبى بود كه در سخنرانى(1) ان‏شاءاللَّه در اين زمينه توضيحات بيشترى را به ملت عزيزمان عرض خواهم كرد.

 

در عرصه‏ى بين‏المللى و سياسى جهانى هم پيشرفتهاى نظام جمهورى اسلامى ايران پيشرفتهاى چشمگيرى بود. ملت ما و كشور ما به بركت نظام جمهورى اسلامى در دنيا سرافراز شد؛ ابهت ملى ما و نگاه مهربانانه‏ى مردم ما نسبت به ملتهاى جهان و ملتهاى مسلمان در همه‏ى حوادث آشكار شد؛ عزم راسخ ملى ما در زمينه‏هاى علمى، در تحرك اقتصادى براى ديگران تا حدود بسيارى روشن شد. ما در مسائل داخلى و مسائل خارجى بحمداللَّه پيشرفتهاى زيادى داشتيم.

 

در سال 86 ادامه‏ى حركت ملىِ ما بايد يك ادامه‏ى متناسب با نيازهاى ملت ما باشد. اين يك حقيقتى است كه ملت ايران بر اثر تسلط قدرتهاى طاغوتى و قدرتهاى فاسد و دولتهاى وابسته يا بى‏كفايت در طول دهها سال - شايد نزديك به دويست سال - دچار عقب‏ماندگى‏هاى زيادى در عرصه‏هاى گوناگون بوده است. امروز كه ملت ايران به بركت اسلام و نظام جمهورى اسلامى به خودآگاهى و اعتماد به نفس دست يافته است، بايد ما اين فاصله‏هاى طولانى را با سرعت طى كنيم. ما فاصله‏هاى بسيار زيادى با آنچه كه شأن ايران سربلند و پُرافتخار است، داريم؛ اين فاصله‏ها جز با همت بلند، جز با اميد بى‏پايان، جز با تلاش همه‏جانبه‏ى ملى ميسر نخواهد شد.

 

ملت ما هدف روشنى دارد؛ هدف بزرگ ملى ما «استقلال ملى، عزت ملى و رفاه عمومى ملت» است. همه‏ى اينها به بركت اسلام و ايمان اسلامى تحقق‏يافتنى است. ما اين را تجربه كرديم و دريافتيم. ملت ما ظرفيت بسيار زيادى براى پيمودن راههاى دشوار به سوى آينده‏هاى محبوب و مطلوب دارد. ظرفيت ملى ما، اگر به طور كامل و همه‏جانبه مورد استفاده قرار بگيرد، بدون ترديد ملت ايران خواهد توانست به همه‏ى اميدها و آرزوهاى خود دست پيدا كند.

 

تحرك ملت ايران به بركت اسلام آغاز شد و اين بيدارى و اين اميد و اين اعتماد به نفس روزبه‏روز تا امروز بيشتر شد و ما هر سالى كه نو مى‏شود، بايد عزم خود را نو كنيم و پا را در ميدانهاى تازه‏ترى بگذاريم.

 

بديهى است كه يك ملت زنده، با چالشها مواجه است؛ چالشها، لازمه‏ى زنده بودن است. هر موجود زنده‏اى بايد هزينه‏ى زنده بودنِ خود را بپردازد تا بتواند به اهداف خود دست پيدا كند. زنده بودن همراه با چالشهاست؛ همراه با مانعهاست؛ از مانعها بايد عبور كرد. احياناً همراه با دشمنى‏هاست؛ براى دشمنى‏ها بايد تدبير و انديشه‏ى راسخ داشت. عزم قوى را بايد دستمايه‏ى اين حركت كرد. ملت ايران نيازمند اين عزم ملى است كه تا امروز هم اين عزم را نشان داده است و روزبه‏روز بايد پايه‏هاى اين عزم مستحكم‏تر بشود.

 

با نگاه به حوادث و مسائل جهانى بروشنى درمى‏يابيم كه دشمنان ملت ايران درصدد آنند كه دشمنى خود را از دو راه با ملت ايران به تحقق برسانند (آنچه كه امروز در دنيا محسوس است اين است). يكى، ايجاد تفرقه در ميان صفوف ملت؛ از بين بردن يكپارچگى ملت ايران؛ و از دست ملت ايران اين نيروى عظيم وحدت را ربودن و آنها را به اختلافات داخلى سرگرم كردن. و دومى، ايجاد مشكلات اقتصادى و تلاش براى توقف ملت ايران در زمينه‏هاى گوناگون سازندگى كشور و رفاه عمومى خود. اين دو، چيزى است كه در نقشه‏هاى كوتاه‏مدت و ميان‏مدت دشمنان ما به طور محسوس وجود دارد كه اگر خود آنها هم بر زبان نياورده بودند، قابل حدس بود؛ ولى دشمنان ما خودشان هم به هر دو نكته اعتراف كردند.

 

در سال 86 هم در زمينه‏ى تلاش اقتصادى بايد همه‏ى نيروهاى ملى، نيروهاى معتقد به آرمانهاى بلند ملت ايران، مسئولان كشور، جوانان پُرنشاط، دست به دست هم بدهند و تلاش كنند. ميدان براى تلاش اقتصادى گسترده است؛ بخصوص با ابلاغ سياستهاى اصل 44 قانون اساسى و آنچه كه به مسئولان توصيه و به آنها تأكيد شد و آنها هم عزم خودشان را نسبت به اين قضيه ابراز كردند، ميدان تلاش اقتصادى براى مردم گشوده است و راهها باز است. مسئولان بايد براى مردم تشريح كنند امكانهايى را كه در اختيار مردم وجود دارد و خودشان هم بايد تلاش كنند. كشور ما ظرفيت اقتصادى بسيار زيادى دارد و مى‏توان براى بناى يك جامعه‏ى برخوردار از رفاه، تلاش و كار كرد.

 

مسأله‏ى ديگر، مسأله‏ى اتحاد عمومى مردم است. دشمنان با تبليغات خود، با جنگ روانى خود، با تلاشهاى موذيانه‏ى گوناگون خود سعى مى‏كنند بين صفوف ملت ايران اختلاف بيندازند؛ به بهانه‏ى قوميت، به بهانه‏ى مذهب، به بهانه‏ى گرايشهاى صنفى، وحدت كلمه‏ى ملت را از بين ببرند؛ علاوه‏ى بر اين، در سطح دنياى اسلام هم يك تلاش وسيع عميقى از سوى دشمن محسوس است براى اينكه ميان ملت ايران و جوامع گوناگون مسلمان ديگر فاصله بيندازند؛ اختلاف مذهبى را بزرگ كنند؛ جنگ شيعه و سنى را در هر نقطه‏اى از دنيا كه ممكن باشد، به وجود بياورند و عظمت و ابهت ملت ايران را در ميان ملتهاى ديگر - كه روزبه‏روز بحمداللَّه تا امروز بيشتر شده - از بين ببرند.

 

ملت ما بايد هشيار باشد. تلاش براى سازندگى كشور و عمده‏تر و مهمتر از آن، تلاش براى اتحاد كلمه و يكپارچگى ملى و اتحاد امت اسلامى ادامه يابد. عاقلانه، هوشيارانه، خردمندانه و مدبرانه بايستى اين اتحاد را حفظ كرد و روزبه‏روز تقويت كرد. من به همين جهت به مسأله‏ى اتحاد كلمه‏ى ملتمان اهميت مى‏دهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملى و انسجام اسلامى» است؛ يعنى در درون ملت ما اتحاد كلمه‏ى همه‏ى آحاد ملت و قوميتهاى گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملى؛ و در سطح بين‏المللى، انسجام ميان همه‏ى مسلمانان و روابط برادرانه‏ى ميان آحاد امت اسلامى از مذاهب گوناگون و وحدت كلمه‏ى آنها.

 

امروز عظمت اسلام هم وابسته به استقلال ملتها و عزم راسخ ملتهاست و ملت مسلمان ايران در اين راه تاكنون بحمداللَّه پرچمدار بوده است و پرچمدار هم خواهد بود.

 

از خداوند متعال براى روح ملكوتى امام بزرگوارمان كه اين راه را به روى ما گشود، طلب آمرزش و تعالى درجات مى‏كنيم و اميدوارم ملت ايران در اين راه موفق و مؤيد باشند.

 

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‏.
پ.ن: 1) سخنرانى در حرم مطهر امام رضا(عليه‏ السّلام)

دسته ها : نوروز ورهبري
پنج شنبه هفدهم 12 1391 20:4

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال 1384

بسم الله الرحمن الرحيم

يا مقلّب القلوب والابصار، يا مدبّر الّليل و النّهار، يا محوّل الحول والاحوال، حوّل حالنا الى احسن الحال.

عيد سعيد نوروز و حلول سال نو را به همه‏ى ملت ايران و هم‏ميهنان عزيز، مخصوصاً به خانواده‏هاى معظم شهيدان و به جانبازان و به همه‏ى ايثارگران و تلاشگران، همچنين به همه‏ى ملتهايى كه عيد نوروز را گرامى مى‏دارند، تبريك عرض مى‏كنم.

در حالى وارد سال 1384 مى‏شويم كه سالى را با حوادث تلخ و شيرين پشت‏سر گذاشتيم. يقيناً اگر حوادث تلخى از قبيل زلزله و سيل و آتش‏سوزى و حوادث مصيبت‏بارى كه در اين مدت بر اثر بلاياى طبيعى براى كشور پيش آمد، نمى‏بود، ملت ما شيرين‏كام‏تر وارد سال نو مى‏شد. از خداوند متعال مى‏خواهيم كه سال نو را سالى همراه با آرامش، امنيت، شادكامى و بهروزىِ ملت ايران قرار دهد.

سال گذشته سال پاسخگويى بود؛ پاسخگويى مسؤولان در برابر مطالبات ملت ايران. برخى مسؤولان به نحو شايسته پاسخگويى كردند؛ با اين حال مقصود عمده از طرح عنوان «سال پاسخگويى» برآورده شد؛ زيرا آن‏روى سكه‏ى پاسخگويى، پرسشگرى است. يك غرض عمده از طرح اين شعار در سال 83 اين بود كه روح پرسشگرى در ذهن ملت ايران زنده شود و مسؤولان احساس كنند كه در مقابل مردم بايد پاسخگو باشند. پاسخگويى و روحيه‏ى پرسشگرى و احساس مسؤوليت مسؤولان در مقابل مطالبات ملت، مخصوص سال 83 نيست؛ همه‏ى سالها به همين كيفيت است. البته نوع و مواجهه و پاسخگويى مسؤولان در قبال اين شعار، يقيناً براى ذهن مردم در انتخابها و قضاوتهاى آينده‏ى آنان مؤثر خواهد بود.

سالى‏كه در پيش داريم، سال مهمى است؛ هم از اين جهت كه در آغاز اين سال انتخاباتى برگزار مى‏شود كه براى ملت ايران و سرنوشت كشور در يك دوره‏ى چهارساله حايز اهميت است، و هم از اين لحاظ كه سال شروع سند چشم‏انداز بيست ساله‏يى است كه نظام براى آينده‏ى خود پيش‏بينى كرده است. از امسال برنامه‏هاى پنج‏ساله بر اساس چشم‏انداز بيست ساله تنظيم خواهد شد؛ بودجه‏ها بر آن اساس نوشته خواهد شد و تلاش مسؤولان در اين رويكرد قرار خواهد گرفت. بنابراين امسال، سال دو آغازِ بسيار مهم است: هم مسأله‏ى انتخابات و هم شروع سند چشم‏انداز بيست ساله. آنچه اهميت دارد، اين است كه مسؤولان به وظايف خود با چشم مسؤولانه نگاه كنند و قواى سه‏گانه آنچه را كه سند چشم‏انداز بيست ساله بر عهده‏ى آنها گذاشته است، بار مسؤوليت عظيمى براى آينده‏ى كشور بدانند. اگرچه مسؤوليتها در دوران بيست ساله، دوره‏هاى كوتاه‏مدت و چهارساله است، ليكن هر كدام از اين حلقه‏هاى چهار ساله، تشكيل دهنده‏ى زنجيره‏ى بسيار مهم و تعيين‏كننده‏ى سرنوشت كشور در بيست سال آينده خواهد بود. بخصوص در سالهاى اول لازم است زيرساختهاى اين چشم‏اندازِ مهم و سازه‏ها و ساز و كارهاى آن، آن‏چنان تنظيم و چيده شود كه بتوان بر اساس آن، اين بناى مستحكم را بالا برد و ان‏شاءاللَّه براى آينده‏ى كشور و ملت جاده‏ى هموارى را براى پيشرفت فراهم كرد.

آنچه براى مردم و مسؤولان - هر دو - حايز اهميت است، عبارت است از همكارى و حفظ وحدت ملى و همبستگى عمومى ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه‏ى اين راه از يك طرف، و همكارى مردم و مسؤولان از سوى ديگر، مى‏تواند ما را در پيشرفت اين راه و پيشبرد اين اهدافِ والا كمك كند. بنابراين امسال «همبستگى ملى و مشاركت عمومى» مى‏تواند شعار بزرگ ملت ايران باشد. يقيناً مشاركت عمومى مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى كه اين دولت و همچنين دولت آينده در پيش‏رو دارد - و همبستگى ملى آنان خواهد توانست به پيشرفت برنامه‏ها كمك كند.

از خداوند متعال براى ملت ايران بهروزى و شادكامى و موفقيت، و براى مسؤولان توفيق خدمتگزارى به اين ملت مسألت مى‏كنيم و اميدواريم ادعيه‏ى زاكيه‏ى حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) شامل حال ملت ايران باشد. همچنين به روح مطهر امام بزرگوارمان كه بنيانگذار اين بناى رفيع است، درود مى‏فرستيم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

دسته ها : نوروز ورهبري
چهارشنبه شانزدهم 12 1391 20:19
نوروز در جبهه هاي جنگ
آغاز سال نو و جشن عد نوروز به همراه ديد و بازديد ها، تبريك و تهنيت و عيدي دادن و عيدي گرفتن ها كم و بيش در منطقه مثل شهر جريان داشت، منتها با همان رنگ و بوي منطقه اي.

موقع تحويل سال، چنانچه قبل از عمليات، بعضي سفره هفت سين مي انداختند كه سين هاي آن بسته به نوع دسته اي كه بچه ها داشتند فرق مي كرد. 

در تخريب كه بيشتر با مين سر و كار داشتند، به نحوي بود و در زهي به نوع ديگر، و به همين ترتيب در ساير دسته ها. 

سلاح هايشان كه به هم تكيه مي دادند از قبيل سمينوف و سام هفت (نوعي موشك)، و وسايلش نظير سمبه و سرنيزه و بقيه از آنچه از لوازم جنگي بود و حرف اول اسم آن ها سين (س) بود. 

اگر نوروز و حلول سال نو بعد از عمليات بود، قضيه صورت ديگري داشت، عكس شهداي عمليات را سر سفره مي چيدند، بر سر لوله تفنگ ها پرچم سرخ مي زندند، وصيت نامه ها با نوار هاي پر شده دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره مي گذاشتند، جاي شهدا و مفقودالاثر ها را خالي مي كردند. 

لحظه داخل شدن سال نو، بعضي كه در خط اول بودند با شليك گلوله اي به سمت دشمن ابراز احساسات مي كردند سكه هاي دو ريالي و بيشتر كه به دست امام (ره) متبرك شده بود و معمولا «حاجي بخشي» توزيع مي كرد هم جاي خود را داشت، همچنين آن چه از تبليغات گردان مي رسيد، از قبيل پيام رئيس جمهور، نخست وزير، اسكناس هاي يكصد ريالي و مثل آن نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين مي كردند. 

چنانچه يكي از ديگري دست خطي به عيدي مي خواست و چيز ديگري قبول نمي كرد و او بعد از مدتي عبارت «كتب عليكم القتال» را مي نوشت و پاكتي تقديمش مي كرد، كه تا سر حد شهادت نصب العين همرزمش قرار مي گرفت. 

ديد و بازديد از گردان هاي همجوار و رفتن به سراغ فرماندهان و روبوسي با آنها از جمله سنت هاي حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد.
منبع:سايت شهدا
دسته ها : نوروز وشهدا
چهارشنبه شانزدهم 12 1391 18:30
نوروز در جبهه ها

آداب تبريك سال نو و عيدي دادن در جبهه

برگزاري مراسم عيد حتي در ساختمان نيمه مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون برق و آب و تزئين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي و انداختن قورباغه درون آب!

"صراط" - سرويس فرهنگي/ با آغاز تجاوز گسترده رژيم بعث عراق به ايران در شهريور 59، ملت ايران با هدايتهاي رهبر بزرگ انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) براي دفاع از سرزمين خويش و اعتلاي اسلام به سوي جبهه ها رهسپار شد. تاريخ هشت سال دفاع مقدس ايران سرشار از پيروزيها، شكستها، غمها و شاديهاي بسياري است كه جشن آغاز سال نو يكي از اين شاديها در دل سخت ترين و بحراني ترين شرايط يعني جنگ، رنگ و بوي ديگري به خود مي گيرد

در هشت سال دفاع مقدس، هشت بهار بر مردم ايران گذشت كه طي اين سالها بسياري از رزمندگان در كنار خانواده نبودند و در جبهه ها سال را نو مي كردند و يا با فرارسيدن هر بهاري در اين هشت سال خانواده هايي بودند كه تنها قاب عكس پدر يا برادر شهيدشان زينت بخش سفره هفت سين شان مي شد. عده اي از خانواده هاي ايراني نيز در بيمارستان در كنار جانبازان خويش سال نو را به يكديگر تبريك مي گفتند و يا در كنار قبور شهداي تازه پر كشيده خود سفره هفت سيني ساده از سنبل و سيب و گلاب و سبزه و.... پهن مي كردند و اين سنت زيبا از آن پس باقي ماند و ما هر ساله شاهد حضور مردم و خانواده شهدا در گلزار شهداي سراسر كشور در هنگامه تحويل سال هستيم كه مردم به بركت اين مكان مقدس براي خود و خانواده و كشور و جهان آرزوي خويش را بر زبان مي آورند و در حق يكديگر به درگاه خداوند سبحان دعا مي كنند

نوروز در جبهه

نوروز و ايام عيد كه مي شد- در شرايط عادي جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه خبري نبود. عيدي بچه ها، سكه هاي يك تا پنجاه ريالي و اسكناسهاي صد تا هزار ريالي متبرك به دست امام(ره) بود؛ همچنين پولهايي كه يادگاري نوشته خود بچه ها يا فرماندهان بود.غذاهاي اين ايام بهترين غذاها بود و پذيرايي با ميوه و شيريني در همه جا داير. در كنار همه اين نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و نمايشنامه هاي نشاط آور كه بچه ها خود تهيه و اجرا مي كردند و نمايش فيلمهاي سينمايي كه زحمت تدارك آنها را نيروهاي واحد تبليغات مي كشيدند.

در اين ايام بچه ها راه مي افتادند براي عرض تبريك از محل فرماندهان شروع مي كردند و بعد به سنگرهاي مجاور مي رفتند در حالي كه همه با هم مي گفتند: برادرا، برادرا عيد شما مبارك. اهل سنگر هم جواب مي دادند، يا به شوخي چيزي مي گفتند و از ميهمانان دعوت مي كردند به داخل سنگر آنها بروند و پذيرايي بشوند.

هفت سين جبهه

سنت "هفت سين" چيدن در سفره شب عيد را بعضي حفظ كرده بودند منتها با صبغه جنگي آن. مثل هفت سين گردان تخريب لشكر 27 كه عبارت بود از:1-مين سوسكي2- مين سبدي3- سيم تله4- سيم چين5- سيم خاردار6- سرنيزه7- سي چهارC4)) نوعي خرج و مواد منفجره غير حساس، سوزن اسلحه، سيمينوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردي از هفت سين ذكر كرده اند كه در واحدهاي ديگر معمول بوده است.

 

آغاز سال نو و جشن نوروز با ديد و بازديد و تبريك و تهنيت و عيدي دادن و عيدي گرفتنها كم و بيش در منطقه نيز جريان داشت، منتها با همان رنگ و روي منطقه اي. موقع تحويل سال، بعضي سفره هفت سين مي انداختند، كه سين هاي آن بسته به نوع رسته بچه ها توفير مي كرد. در تخريب كه بيشتر با مين سروكار داشتند به نحوي بود و در زرهي به نحو ديگر، و به همين ترتيب بود در ساير واحدها.

اگر موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عمليات بود، قضيه صورت ديگري داشت. عكس شهداي عمليات را سرسفره مي چيدند، به سرلوله تفنگ ها پرچم سرخ مي زدند، وصيت نامه يا نوار صداي دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره مي گذاشتند، جاي شهدا و مفقودالاثرها را خالي مي كردند... بعد كه دلهاي داغدار جمع مي شدند، برادراني كه جراحت سطحي تري داشتند و مي توانستند روي پاي خود بايستند مي آمدند و با حضور فرمانده، روحاني و طلبه گردان شروع مي كردند به نوحه خواني و راه انداختن سينه زني، سپس دعاي توسل، كه با سوز و گدازي خاص برگزار مي شد و شب عيد و تازگي زخم گويي بيشتر كبابشان مي كرد.

آداب تبريك سال نو در جبهه

لحظه آغاز سال نو، بعضي ها كه در خط بودند با شليك گلوبه اي به سمت دشمن ابراز احساسات مي كردند. ناهار روز عيد هم بچه ها با چلوكباب و نوشابه پذيرايي مي شدند. سكه هايي كه به دست امام متبرك شده بود و معمولا حاجي بخشي آنها را توزيع مي كرد هم جاي خود را داشت؛ همچنين بود آنچه كه از تبليغات گردان مي رسيد، از قبيل پيام رئيس جمهور، نخست وزير، اسكناسهاي صد ريالي و مثل آن.

عيدي دادن در جبهه

نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين، چنان كه يكي از ديگري عبارت "كتب عليكم القتال" را مي نوشت و در پاكتي تقديمش مي كرد كه تا سرحد شهادت نصب العين همرزمش بود. ديد و بازديد از گردانهاي همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسي با آنها هم از جمله سنتهاي حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد. بچه هايي بودند كه چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همين امر ايجاب مي كرد كه مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بي توجه نباشند.



سنگر تكاني

مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممكن اجرا مي شد. تهيه شيريني و كمپوت و ميوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخي و وقت خوش كردن با يكديگر، گستردن سفره عيد و نوكردن زيرانداز و لو در تبديل گوني به پتو، برگزاري مراسم عيد حتي در ساختمان نيمه مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون برق و آب و تزئين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روي ناچاري و به ناگزير و چيدن گل و گياه صحرايي و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ريختن اشك در فراق ياران يكدل از ديگر آداب عيد نوروز در ميان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.

دسته ها : نوروز وشهدا
چهارشنبه شانزدهم 12 1391 18:22
نوروز و ايام عيد كه مي‌شد،‌ در شرايط عادي جبهه و جنگ تا پنج روز از صبحگاه خبري نبود، عيدي بچه‌ها سكه‌هاي يك تا 50 ريالي و اسكناس‌هاي 100 تا 1000 ريالي متبرك به دست حضرت امام رضوان الله تعالي عليه بود؛ همچنين پولهايي كه يادگاري نوشته شده بود از سوي خود بچه‌ها يا فرماندهان بود.




غذاهاي اين ايام بهترين غذاها و پذيرايي با ميوه و شيريني در همه جا داير بود، در كنار همه اين نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و و نمايشنامه‌هاي نشاط آور كه به وسيله خود بچه‌ها تهيه و اجرا مي‌شد و نمايش فيلمهاي سينمايي كه زحمت تدارك آنها را بچه‌هاي واحد تبليغات مي‌كشيدند. در اين ايام بچه‌ها راه مي‌افتادند براي عرض تبريك؛ از محل فرماندهان شروع مي‌كردند و بعد به سنگرهاي مجاور مي‌رفتند؛ در حالي كه همه‌باهم مي‌گفتند: برادرا برادرا عياد شما مبارك. اهل سنگر هم جوابي مي‌دادند؛ يا چيزي به شوخي مي‌گفتند و از ميهمانان دعوت مي‌كردند كه به داخل سنگر آنها بروند تا پذيرايي بشوند . سنت «هفت سين» چيدن عيد را بعضيها حفظ كرده بودند؛ منتها با همان رنگ و صبغه جنگي آن.


مثل هفت سين گردان تخريب لشگر27 كه عبارت بود از:

۱ــ مين «سوسكي»،‌ ۲ـ مين «سبدي» ۳ـ سيم تله، 4ـ سيم چين، 5ـ‌ سيم خاردار،۶ـ سرنيزه ، 7ـ سي، چهار(c4) كه نوعي خرج و مواد منفجره غير حساس بود. يا در مواردي سوزن اسلحه، سيمينوف،‌ سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردي از هفت سين ذكر كرده‌اند كه در جاي ديگر معمول بوده است.
منبع:سايت علمي دانشجو
دسته ها : نوروز وشهدا
چهارشنبه شانزدهم 12 1391 18:17

 


با فرارسيدن هر بهاري در اين هشت سال خانواده هايي بودند كه تنها قاب عكس پدر يا برادر شهيدشان زينت بخش سفره هفت سين شان مي شد. عده اي از خانواده هاي ايراني نيز در بيمارستان در كنار جانبازان خويش سال نو را به يكديگر تبريك مي گفتند و يا در كنار قبور شهداي تازه پر كشيده و اين سنت زيبا از آن پس باقي ماند و ما هر ساله شاهد حضور مردم و خانواده شهدا در گلزار شهداي سراسر كشور در هنگامه تحويل سال هستيم.
نوروز خاطره انگيز دفاع مقدس

با آغاز تجاوز گسترده رژيم بعث عراق به ايران در شهريور 59، ملت ايران با هدايتهاي رهبر بزرگ انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) براي دفاع از سرزمين خويش و اعتلاي اسلام به سوي جبهه ها رهسپار شد. تاريخ هشت سال دفاع مقدس ايران سرشار از پيروزيها، شكستها، غمها و شاديهاي بسياري است كه جشن آغاز سال نو يكي از اين شاديها در دل سخت ترين و بحراني ترين شرايط يعني جنگ، رنگ و بوي ديگري به خود مي گيرد. در هشت سال دفاع مقدس، هشت بهار بر مردم ايران گذشت كه طي اين سالها بسياري از رزمندگان در كنار خانواده نبودند و در جبهه ها سال را نو مي كردند و يا با فرارسيدن هر بهاري در اين هشت سال خانواده هايي بودند كه تنها قاب عكس پدر يا برادر شهيدشان زينت بخش سفره هفت سين شان مي شد. عده اي از خانواده هاي ايراني نيز در بيمارستان در كنار جانبازان خويش سال نو را به يكديگر تبريك مي گفتند و يا در كنار قبور شهداي تازه پر كشيده خود سفره هفت سيني ساده از سنبل و سيب و گلاب و سبزه و.... پهن مي كردند و اين سنت زيبا از آن پس باقي ماند و ما هر ساله شاهد حضور مردم و خانواده شهدا در گلزار شهداي سراسر كشور در هنگامه تحويل سال هستيم كه مردم به بركت اين مكان مقدس براي خود و خانواده و كشور و جهان آرزوي خويش را بر زبان مي آورند و در حق يكديگر به درگاه خداوند سبحان دعا مي كنند. در جبهه نوروز و ايام عيد كه مي شد- در شرايط عادي جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه خبري نبود. عيدي بچه ها، سكه هاي يك تا پنجاه ريالي و اسكناس هاي صد تا هزار ريالي متبرك به دست امام(ره) بود؛ همچنين پولهايي كه يادگاري نوشته خود بچه ها يا فرماندهان بود.غذاهاي اين ايام بهترين غذاها بود و پذيرايي با ميوه و شيريني در همه جا داير. در كنار همه اين نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و نمايشنامه هاي نشاط آور كه بچه ها خود تهيه و اجرا مي كردند و نمايش فيلمهاي سينمايي كه زحمت تدارك آنها را نيروهاي واحد تبليغات مي كشيدند. در اين ايام بچه ها راه مي افتادند براي عرض تبريك از محل فرماندهان شروع مي كردند و بعد به سنگرهاي مجاور مي رفتند در حالي كه همه با هم مي گفتند: برادرا، برادرا عيد شما مبارك.

عيدي دادن در جبهه نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين، چنان كه يكي از ديگري عبارت 'كتب عليكم القتال' را مي نوشت و در پاكتي تقديمش مي كرد كه تا سرحد شهادت نصب العين همرزمش بود

 اهل سنگر هم جواب مي دادند، يا به شوخي چيزي مي گفتند و از ميهمانان دعوت مي كردند به داخل سنگر آنها بروند و پذيرايي بشوند. هفت سين جبهه سنت 'هفت سين' چيدن در سفره شب عيد را بعضي حفظ كرده بودند منتها با صبغه جنگي آن. مثل هفت سين گردان تخريب لشكر 27 كه عبارت بود از:1- مين سوسكي2 - مين سبدي 3- سيم تله 4- سيم چين 5- سيم خاردار 6- سرنيزه 7- سي چهارC4)) نوعي خرج و مواد منفجره غير حساس، سوزن اسلحه، سيمينوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردي از هفت سين ذكر كرده اند كه در واحدهاي ديگر معمول بوده است. آغاز سال نو و جشن نوروز با ديد و بازديد و تبريك و تهنيت و عيدي دادن و عيدي گرفتنها كم و بيش در منطقه نيز جريان داشت، منتها با همان رنگ و روي منطقه اي. موقع تحويل سال، بعضي سفره هفت سين مي انداختند، كه سين هاي آن بسته به نوع رسته بچه ها توفير مي كرد. در تخريب كه بيشتر با مين سروكار داشتند به نحوي بود و در زرهي به نحو ديگر، و به همين ترتيب بود در ساير واحدها. اگر موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عمليات بود، قضيه صورت ديگري داشت. عكس شهداي عمليات را سرسفره مي چيدند، به سرلوله تفنگ ها پرچم سرخ مي زدند، وصيت نامه يا نوار صداي دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره مي گذاشتند، جاي شهدا و مفقودالاثرها را خالي مي كردند... بعد كه دلهاي داغدار جمع مي شدند، برادراني كه جراحت سطحي تري داشتند و مي توانستند روي پاي خود بايستند مي آمدند و با حضور فرمانده، روحاني و طلبه گردان شروع مي كردند به نوحه خواني و راه انداختن سينه زني، سپس دعاي توسل، كه با سوز و گدازي خاص برگزار مي شد و شب عيد و تازگي زخم گويي بيشتر كبابشان مي كرد.

نوروز خاطره انگيز دفاع مقدس

لحظه آغاز سال نو، بعضي ها كه در خط بودند با شليك گلوله اي به سمت دشمن ابراز احساسات مي كردند. ناهار روز عيد هم بچه ها با چلوكباب و نوشابه پذيرايي مي شدند. سكه هايي كه به دست امام متبرك شده بود و معمولا حاجي بخشي آنها را توزيع مي كرد هم جاي خود را داشت؛ همچنين بود آنچه كه از تبليغات گردان مي رسيد، از قبيل پيام رئيس جمهور، نخست وزير، اسكناسهاي صد ريالي و مثل آن. عيدي دادن در جبهه نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين، چنان كه يكي از ديگري عبارت 'كتب عليكم القتال' را مي نوشت و در پاكتي تقديمش مي كرد كه تا سرحد شهادت نصب العين همرزمش بود. ديد و بازديد از گردانهاي همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسي با آنها هم از جمله سنتهاي حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد.

بچه هايي بودند كه چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همين امر ايجاب مي كرد كه مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بي توجه نباشند. سنگر تكاني مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممكن اجرا مي شد. تهيه شيريني و كمپوت و ميوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخي و وقت خوش كردن با يكديگر، گستردن سفره عيد و نوكردن زيرانداز و لو در تبديل گوني به پتو، برگزاري مراسم عيد حتي در ساختمان نيمه مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون برق و آب و تزئين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روي ناچاري و به ناگزير و چيدن گل و گياه صحرايي و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ريختن اشك در فراق ياران يكدل از ديگر آداب عيد نوروز در ميان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود

ياد باد آن روزگاران ياد باد

 

منبع :  برگزيده از كتاب 'فرهنگ جبهه'

دسته ها : نوروز وشهدا
چهارشنبه شانزدهم 12 1391 18:4

سلام دوستان

نوروز نزديكه :با توجه به اينكه نوروز امسال با ايام فاطميه همسان است :از شما كه داريد :اين را مي خونيد :اميدوارم :اميدوارم ،اميدوارم :طعم عزاداري مادرمان را حضرت فاطمه (س)را هيچوقت ،هيچوت :در دخالت با نوروز ندهيم :من نمي گويم شاد نباشيد :شاد باشيد :ولي حرمت دهه اول فاطميه را حفظ كنيد.

ان شالله

چهارشنبه شانزدهم 12 1391 18:1

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب در آغاز سال 1381

بسم الله الرحمن الرحيم
يا مقلب القلوب والابصار,يا مدبر الليل و النهار,يا محول الحول و الاحوال,حول حالنا الى احسن الحال.

امسال آغاز بهار و سال نو, با روزهاى عاشوراى حسينى و تجديد خاطره آن حماسه بزرگ تاريخى مقارن است. براى ملت عزيز ما كه ارادتمند و عاشق حسين بن على (ع) هستند, اگر چه عيد به معناى جشن و شادى كودكانه وجود ندارد, اما به جهت معنوى اى كه ناشى از عزت و افتخار است, وجود دارد, زيرا حسين بن على (ع) مظهر عزت راستين و نمودار كامل افتخار حقيقى است, هم در چشم ما مردم اسير در دستگاه مادى عالم, و هم براى رستگاران عالم ملكوت.
امسال, سال شمسى ما, هم در فروردين و هم در آخر سال در اسفند, با عاشوراى حسينى مقارن و مصادف است. بنابر اين جا دارد كه ما امسال را سال عزت و افتخار حسينى بدانيم. اميدواريم ملت عزيز ما با تمسك به معنويت حسين بن على (ع) و با آشنايى بيشتر با آن بزرگوار, عزت و افتخار و سربلندى را براى خود كسب كند, همچنان كه بحمدالله به بركت حسين بن على و به بركت اسلام و قرآن, از عزت و افتخار معنوى برخوردار بوده و هست.
سال 1380, مثل همه سال هاى ديگر, با شادى ها و غم هاى خود سپرى شد و سالى نو و بهارى تازه پيش روى ماست و بهار, فصل رويش و بالندگى و نو شدن و طراوت و صفاست. از خداى متعال مى خواهيم كه ملت عزيز ما در هر جاى كشور كه هستند, و در هر جاى جهان مردمى كه دل در گرو خواسته ها و اهداف اين ملت دارند, مشمول لطف الهى و برخوردار از صفا و طراوت و نويى و شادابى باشند. من به همه ملت عزيزمان در اين مناسبت درود مى فرستم و از خداوند متعال براى همه آنها سلامت و موفقيت و پيشرفت در امور مادى و معنوى مسئلت مى كنم. اگرچه در سال گذشته كه به نام رفتار علوى مزين و موسوم شده بود كارهاى فراوان و تلاشها و اقدام هاى مفيدى از طرف مسئولان و مردم صورت گرفت, اما بخصوص دو حركت در جهت رفتار علوى از طرف مسئولان كشور آغاز شد كه اميدواريم اين دو كار با همان جديت و شور و شوق و انگيزه و اهتمام ادامه پيدا كند: يكى پرداختن به مسئله اشتغال بود كه يكى از مهم ترين گره گشايى ها در كار مردم است و گره گشايى, سيره علوى است, و ديگرى مبارزه با فساد بود كه يكى از شاخصه هاى برجسته رفتار علوى است. ان شالله هردو اقدام بايد در سال نو از طرف مسئولان با همه جديت و اهتمام دنبال شود. براى مساله اشتغال تلاش هاى خوبى شد و برنامه ريزى هاى مفيدى صورت گرفت, ليكن اين آغاز كاراست, اين از آن كارهايى است كه به پيگيرى و تعقيب جدى از طرف همه مسئولان كشور احتياج دارد, اين يك نياز بسيار مهم براى مردم و كشور ماست. مساله مبارزه با فساد هم يك عنصر حقيقى و اساسى در اصلاح امور كشور است. مبارزه با فساد, وظيفه همه است, اما در درجه اول, وظيفه مسئولان كشور است. مبارزه با فساد بايد با جديت, دقت, بى نظرى كامل و دور از تندروى و زياده روى باشد. همه مسئولان بايد وظايف خود را در قبال اين ملت بزرگ به بهترين وجهى شناسايى و دنبال كنند. مردم عزيز ما در طول سال هاى بعد از انقلاب نشان داده اند كه به اسلام ومبانى دينى و سربلندى كشور خود و پيشرفت همه جانبه اين كشور علاقه مند و بر آن عازمند. مسئولان عزيز ما هرچه براى اين ملت بزرگ تلاش كنند, يقينا بيش از وظيفه خود انجام نداده اند و اگر بتوانيم به قدر وظيفه خود كار كنيم, بايد خدا را شاكر باشيم.
اميدوارم ان شالله سالى را كه در پيش داريم, براى ملت ما سال اعتلاى مادى و معنوى و پيشرفت در همه امور كشور و سال عزت و افتخار باشد و همچنان كه حسين بن على(ع) مظهر عزت بود و او بود كه فرمود هيهات مناالذله, اين ملت هم در عرصه هاى مختلف نشان دهند كه گرد ذلت بر دامانشان نخواهد نشست و در عزتمندى و عزتمدارى, پيرو آقا و سالار خود, حسين بن على(ع) خواهند بود. از خداوند متعال مى خواهيم كه توجهات حضرت ولى عصر و دعاى آن بزرگوار را شامل حال همه شما مردم عزيز بفرمايد و روح مطهر امام بزرگوار و شهداى سربلند انقلاب اسلامى را با اوليايشان محشور كند. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

دسته ها : نوروز ورهبري
سه شنبه پانزدهم 12 1391 20:19

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب در آغاز سال 1378

بسم الله الرحمن الرحيم
يا مقلب القلوب والابصار,يا مدبر الليل و النهار,يا محول الحول و الاحوال,حول حالنا الى احسن الحال

فرا رسيدن عيد سعيد نوروز را به همه هـم ميهنان عزيز و ايرانيان در داخل كشـور, با هـر نقطه ديگـر از جهان, همچنيـن به ملتهايـى كه عيـد نوروز را گرامى مى دارند- مخصـوصا ملتهاى فارسى زبان, مثل تاجيكستان و افغانستـان - تبريك عرض مـى كنـم, به خصـوص فـرا رسيـدن عيــــد را به خانواده هاى ايثارگر و خدمتگزارى كه با جان خـود, با سلامت و با عزيزان خـود, به اين كشـور و اين انقلاب و ايـن ملت خدمت كردند- خانواده عزيز شهيـدان, جانبازان و خانـواده هاى محتـرمشان, آزادگان و ديگران تبـريك عرض مى كنم.
از خداوند گرداننده دلها و ديده ها مسالت مى كنـم و مـى خـواهـم كه دل ملت ايران را شاد و پر اميد كنـد و قلبهاى آنها را سرشار از مهربانـى و صميميت و محبت بگرداننـد و ديدگان آنها را با نشان دادن آفاق روشـن از آينده, روشن كند.
سالى كه پشت سـر گذاشتيـم- مثل هميشه سالـى مشتمل بـر شيرينـى هاى و تلخى ها بـود. آنچه در طول ايـن سال- بخصـوص در نيمه دوم- براى ما تلخ بـود از لحاظ وضع زنـدگـى و به خاطـر وضع اقتصادى و گرانـى, سختيها و فشـارهـايـى كه بـر بعضـى از قشـرهـاى كشـور, وارد مـى شد.
اميدواريـم خداوند متعال كمك بكند كه مسئولان كشور, با همت والا و با تلاش خـود و با كمك مردم بتـوانند مشكلات زنـدگـى, مشكلات اقتصادى و همه انـواع مشكلات را از سر راه ملت ايران بخصـوص طبقات ضعيف- بردارند, ان شاء الله خداى متعال كمك خواهد كرد و تـوفيق خـواهد داد و ايـن گامها برداشته خواهد شد.
البته موفقيتهاى بزرگ و شيرينيهاى مطلـوب هـم در سال گذشته بـود كه مظهر همه آنها حضـور مردم در صحنه هاى گوناگون سياسى, در دو انتخابات, در دو راهپيمـايـى مهم و در صحنه مسـايل كشـور بود.
اميدواريم كه روز به روز ملت ايران, با استحكام, با قـدرت, با اميد و آگاهـى هر چه بيشتر, در راه هدفهاى بزرگ خـود پيـش برونـد و تـوفيق پيدا كنند.
سالى كه در اين ساعت و در ايـن روز آغاز مى شود, سالى است با اميدها و با امكانات فراوان و انشاء الله با تـوكل به خـدا, سالـى متناسب با خواستها و ارزشهاى ملت ايران است.
از مهمترين خصوصيات امسال, اين است كه مصادف با صدميـن سال ولادت امام بزرگـوار ماست, به هميـن مناسبت جـا دارد كه ايـن سال را, سـال امـام خمينـى (رحمه الله عليه) بدانيم و بناميـم. فقط هـم ناميدن و عنـوان, كافى نيست, بايد ان شاء الله همه سعى كنند شخصيت بزرگـوار امام خمينى را بـا همان ابعاد عظيـم, به درستـى شناسايـى كننـد و خصـوصيات آن را انشاء الله در زندگى خـود و زندگى ملت و عرض و طول معنوى كشور, اعمال و پياده كنند.
طبق ارزيابى مـن, امام بزرگـوار ما مظهر تجديد حيات تاريخى ملت ايران است, ملت ايران در طول قرنهاى متمادى گذشته- محكوم حاكميت كسانى بـود كه اساس حكـومت و مشـروعيت آنها متكـى به زور بـود, با زور و بـا راه انداختـن كشتارها و حوادث خونين, بر سر كار مىآمدند. حكام ايـن كشور, مدتـى را با جباريت و استبداد و خـودكامگى زندگى مى كردند. البته بعضى انسانهاى با توان و با عرضه اى هـم بـودند كه مى توانستند در همان مدت, لااقل اقتدار ملت ايران را به نحـوى در ميدانى از ميدانها نشان بدهند, ولى بعضى هميـن را هم نداشتند بعد هـم كه از دنيا مى رفتند, وراث آنها فرزند آنها, برادر يا برادر زاده آنها- بـدون هيچ استحقاقـى بر سركار مىآمد, بدون ايـن كه مردم, هيچ نقشى در گزينش, در انتخاب و درخواستـن و پذيـرفتـن و پسنـديـدن آنها داشته بـاشند.
ملت ايران, قرنها اين جـورى زندگى كرده بـود, آخرين آنها هميـن حكومت وابسته و فاسـدى بـود كه با كـودتا سركار آمـد و در طـول پنجاه و چند سال, با ديكتاتـورى حكمـرانـى كـرد و با چـوب حـراج زدن به هستـى ملت ايـران, سـالهاى آخـر حكـومت خـود را گذرانـد.
امام بزرگوار, با فكر روشـن و منش خردمندانه خود, با اراده و تصميم قـوى و قاطع خود, با روحيات و خصلتهاى والاى انسانى خـود, و با تعبد و ايمان حقيقـى به دين كه در وجـود او بـود- با ايـن چند خصـوصيت ممتاز تـوانست انعكاس دهنده آرزوهاى مردم بشـود و فرياد مردم, ندا و خـواست مردم را تجسـم و تبلور ببخشد. وقتى كه مردم خواستهاى خود را در وجـود اين مرد و در پيام او منعكـس ديدند, به دنبال او حركت كردند ايـن موج خروشان و ايـن درياى عظيـم و طوفانى, توانست كارهاى بزرگى بكند و ملت را از آن وضعيت, نجات داد و ايران و ايرانـى در مسير جديدى قدم گذاشت در مسير حضـور مردم, انتخاب مردم, اهميت دادن به خـواست و عقيـده و گـرايـش مـردم, در اهميت دادن به مصلحت و نفع و سـود مـردم و در ارزش بخشيـدن به شخصيت و عزت ملت ايـران و در ايـن راه, قـدم بـرداشت.
امام بزرگوار ما و جمهورى اسلامـى- به فضل پـروردگار- در هميـن راه, پيش رفت. امـروز ملت ايـران در دنيـا, ملت عزيزى است, در درون خـود احســـاس تـوانايى و اقتدار و عزت مـى كند. ملت ايران, از تحقير قدرتهاى بزرگ و ظالـم و سلطه گران, خـود را نجات داد. ملت ايران در مسير ايجاد زندگى خـوب و مطلـوب حيات طيبه قرار گرفت. البته ايـن مسير, به سـرعت و بـى مانع طـى نمـى شـود, اما اگر ملت ايران و برگزيدگان آنها يعنـى مسئولان كشـور با همان خصـوصياتى كه امام بزرگـوار ما مظهر آن بـود, يعنى فكر روشـن و روشـن خـردمنـدانه, سپـس اراده و تصميـم و عزم راسخ و قاطع و آنگاه, خلقيات انسانى و والا و بالاخره, تديـن و تعبـد و ايمان دينـى و اعتقاد راسخ به ارزشهاى اسلامـى و قـرآنـى كه ايـن چهار خصـوصيت, چهار خصوصيت ممتاز امام و راه امام بوده است و ان شاء الله خـواهد بـود در هميـن مسير حـركت بكنند, ان شاء الله به اهـداف بزرگ خـواهنـد رسيـد.
مـن اميـدوارم امسال كه سـال امام خمينـى و زنـده كننـده ياد امـام بزرگوار و فرصتى براى بررسى هر چه بيشتر در زندگى و خصـوصيات و اهداف و غايات مـورد نظر آن بزرگـوار است, سال مباركى براى ملت ايران و سال موفقيتهاى بزرگ براى مسئولان كشـور باشد, سالى باشد كه ان شاء الله ما بتـوانيـم ايـن راه روشن را با عزم قاطع و با فكر روشـن, هر چه بهتـر ادامه بدهيم و پيش ببريم.
از مسئولان كشـور هـم مـى خـواهـم كه خـود را هـر چه بيشتـر با هميـن خصـوصيات, تطبيق بكنند, در خدمت مردم و براى مردم باشند و سعى در رفع مشكلات مردم بكنند.
البته- بلاشك- مسئولين دلسوز كشور, در هميـن راه قدم مى گذارند و سير مى كنند و هميـن جور هم عمل مى كنند, مـن تاكيد مى كنـم كه هر چه بيشتر, همه وجـود و همه تـوان خـود را به كـار ببـرند.
از آحاد ملت عزيز هم مى خواهـم كه مثل هميشه, پشت سر مسئولان و همراه و كمك كار آنها باشند, تا ملت و دولت بتـواننـد بـر دشمنيهاى دشمنان, فايق بيايند و انشاء الله كشور و ملت را به اهداف بزرگ خـود برسانند.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

دسته ها : نوروز ورهبري
دوشنبه جهاردهم 12 1391 20:19

X