آغاز سال نو و جشن عيد نوروز به همراه ديد و بازديد ها، تبريك و تهنيت و عيدي دادن و عيدي گرفتنها كم و بيش در منطقه مثل شهر جريان داشت، منتها با همان رنگ و بوي منطقه اي. موقع تحويل سال، چنانچه قبل از عمليات، بعضي سفره هفت سين مي انداختند كه "سين هاي آن بسته به نوع دسته اي كه بچه ها داشتند فرق مي كرد. در تخريب كه بيشتر با مين سر و كار داشتند، به نحوي بود و در زرهي به نوع ديگر، و به همين ترتيب در ساير دسته ها. سلاحهايشان كه به هم تكيه مي دادند از قبيل سمينوف و سام هفت (نوعي موشك)، و وسايلش نظير سمبه و سرنيزه و بقيه از آنچه از لوازم جنگي بود و حرف اول اسم آن ها سين (س) بود.
اگر نوروز و حلول سال نو بعد از عمليات بود، قضيه صورت ديگري داشت. عكس شهداي عمليات را سر سفره مي چيدند،
بر سر لوله تفنگها پرچم سرخ مي زندند، وصيت نامه ها با نوار هاي پر شده دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره مي گذاشتند، جاي شهدا و مفقودالاثر ها را خالي مي كردند. لحظه داخل شدن سال نو، بعضي كه در خط اول بودند با شليك گلوله اي به سمت دشمن ابراز احساسات مي كردند سكه هاي دو ريالي و بيشتر كه به دست امام (ره) متبرك شده بود و معمولا "حاجي بخشي" توزيع مي كرد هم جاي خود را داشت، همچنين آن چه از تبليغات گردان مي رسيد، از قبيل پيام رئيس جمهور، نخست وزير، اسكناسهاي يكصد ريالي و مثل آن نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه هامعمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين مي كردند. چنانچه يكي از ديگري دست خطي به عيدي مي خواست و چيز ديگري قبول نمي كرد و او بعد از مدتي عبارت " كتب عليكم القتال " را مي نوشت و پاكتي تقديمش مي كرد، كه تا سر حد شهادت نصب العين همرزمش قرار مي گرفت.
عيدي،سكه هاي دو ريالي و بيشتري بود كه به دست امام (ره) متبرك شده بود و معمولا "حاجي بخشي" توزيع مي كرد
و بازديد از گردانهاي همجوار و رفتن به سراغ فرماندهان و روبوسي با آنها از جمله سنتهاي حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد .